Saturday, November 06, 2010

وحشِ عترت

چون رسولِ حق به کيرِ حضرتِ بوجهل شد
گایِ اهل‌الله بر اعرابِ جاهل سهل شد
بوالحکم چون از کمين بنمود کيرِ خر همی
وحشِ عترت، خرزه‌یِ مفت‌اش بديد و، اهل شد!
فاطمه چون ديد کيرِ کفر اندر پيشِ خويش
بر پس انگشتی نهاد و، خواستارِ مهل شد!!

بوالحکم، دختِ نبی را مهلتی داد و، برفت
شب، علی را ميهمان شد؛ خانم‌اش گاد و، برفت
صبحدم چون شد، علی کونِ زن‌اش را پاره ديد
بوالحکم ليکن، به زر اندود فرياد و، برفت!!!

يزيدم
مرداد يک‌هزار و سيصد و هشتاد و نه

4 comments:

  1. ای بزرگ مرد تاریخ عرب! الان چندین سال است که هر روزه روز به وبلاگت سر میزنم. کجا بودی ای یار؟ از شمر چه خبر؟ سلام من را به او برسان و بگو نهضت اینترنتی سب النبی ادامه دارد.
    عیری بکس فاطمة الزهراء بنت بلاعة العیورة
    کس اخت مساجد الجایفة
    کس ام رسول الله المنیوک بن الزوانی
    کس زینب علی زبی

    ReplyDelete
  2. در این فحط الرجال امید ما فقط به شما پیشروان ادبیات بالینی اشقیا است.

    ReplyDelete
  3. سالهاست که شما و سردار رشید کربلا شمر نرم افزار فکری ما رو تامین کردید.
    کاوه از دبی

    ReplyDelete
  4. استاد صادق و بزرگوار, با روشنگري هاي شما من به خود آگاهي رسيدم و فهميدم درسته که از اتقياي دروغزن نيستم, ولي به خانواده ي بزرگتري به نام اشقيا تعلق دارم. همونايي که عصر عاشورا حسين بن علي را چون گوساله اي سر بريدند, و زينب را, همچون سر کشيدن يک آبجوي تگري، جلوي چشاي سر بريده ي برادرش سپوختند.
    کاوه

    ReplyDelete